یه روزسینه یه خونه شکافت تا عزیزترینش و تو خودش جا بده
اما نه مثل همه ی خونه ها
یه خونه پر از التیام وارامش
یه خونه پر از گرمی وحرارت
یه خونه که همیشه پابر جاست واسه زائراش
اون مهربون از همون خونه اومد
عزیزترین اومد
پدر همه ی اونایی که وقتی دلشون میگیره چشمای نمناکشون به دستای عاشقشه
پدر ایلیا اومد
میلاد مولا به همه عاشقای آسمونی مبارک