بارون




دلم تنگه واسه بارون
واسه صدای تلنگرش رو شیشه گلخونه ی خونه قدیمیمون
واسه صدای شرشرش توی ناودون
واسه صدای گوش نوازش
واسه بوی عطر خاک نمزده ی کوچه مون
واسه ایستادن پشت پنجره وتماشای رقص آرومش از آسمون
آخ که دیگه  اینبار دلم یه آسمون پر ازابر میخواد
یه عالمه ابر پر از بارون می خواد
می خوام که برم زیر بارون
بشورم غبارغم واز تن کرخ ومضطربم
می خوام که لمس کنم بابند بند انگشتام تک تک قطره هاشو
دلم تنگه واسه بارون
نمی دونم  اولین بارون رو کی دیدم
اما انگار خیلی وقته که ندیدمش
میخوام که چشمامو ببندم وسرمو بگیرم رو به آسمون
میخوام که غرق بشم تو رویای ناب کودکی
میخوام که رها شم ازکویر تن
میخوام که پرواز کنم تا دیار آرامش
آرامشی دست نیافتنی
دلم تنگه واسه بارون
نظرات 1 + ارسال نظر
فرید دوشنبه 18 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 06:30 ب.ظ

سلام دوست من بسیار زیبا و جذاب نوشته بودی خوشحال میشم بهم سر بزنی
ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد