نیش و نوش

اون روزیکه با ذوق انگشتت وکردی تو ظرف پراز عسل
وقتی انگشتت و در آوردی  با اشتها عسل و گذوشتی رو زبونت 
ونوش جون کردی
واز مزه شیرینش  کلی کیف کردی 
 فکرش ومیکردی یه روز نوک همون انگشتت جایی باشه واسه نیش زنبور!
آره عزیز دل نیش ونوش همیشه باهمه...

تقدس اشک

 میدونم که اشک مقدسه
اما نمی خوام هیچ وقت ،هیچ وقت تقدس اشک وتو چشمای مهربونت ببینم.
بذار که قطره های پاک اشک بمونه واسه چشمای  من سراپا گناه و مقصر
یعنی اون روز میرسه
که یه جا پیدا  بشه واسه ترکیدن بغض 
واسه زدن فریادی که خیلی وقته توگلوم جا خوش کرده...

قهری یا آشتی؟!

                                 

اومدم منت کشی
بدجوریم شرمنده ام
اما نمی دونم چطوری باید منتت و بکشم
چطوری نازتو بخرم
چطوری ازت بخوام که
اگه قهری
اگه دلخوری
یا اگه دلت ازم پره، ببخشیمو همه چیز رو فراموش کنی
نمی دونم چی باید واست پیشکش بیارم
تا باهام آشتی کنی
یه شاخه گل
یه باغ گل
یه کوه شرمندگی
یه دریا اشک
یه دشت سبزه
یه دنیا محبت
یه عالمه حرارت و صمیمیت
یا...
اما آخه خودت که همه ش و داری
تمام اینهامثل یه قطره اس واسه تو
بی ارزش و حقیر
آخه چیکار کنم چی واست بیارم تا از دلت در بیاد
چی جوری باهام آشتی می کنی
اصلا واقعا باهام قهری
یا من اونقدر اشتباه کردم که خودم روم نمی شه باهات حرف بزنم
نکنه هنوزم یه جا  تو دل مهربونت واسم پیدا میشه
نکنه هنوزم دوسم داری
تو که غریبه نیستی خیلی بد کردم
از تو هم نمی تونم پنهان کنم
میدونی فکر می کنم  اگه هر  بدی کردم به خودم کردم
هیچ نا ملایمتی هم ازت ندیدم که نشون بدی ازم رنجیدی
می دونم همش از سر لطفته
اما دیگه ازم دلگیر نباش
منم و یه دنیا شرمندگی
منم و یه دنیا خجالت
نذار بیشتر از این التماست کنم
هر چند بهای رضایت تو خیلی بیشتر از ایناست
روتو از من بر نگردون
بذار تاحرارت عشقت  تن سرد پر گناهمو گرم کنه
بذار تا نور وجودت راهمو روشن کنه
بذار تا سیراب شم از چشمه محبتت 
 
مهربونم می دونم طاقت نداری نبخشیم
میدونم که بازم باهام آشتی کردی
فقط دلم میخواد آخرین باری باشه که اشتباه میکنم
هر چند آدمی خطاکاره و فراموشکار
و تو خطاپوش و توبه پذیر...